در طول تاریخ افراد مختلفی مظلومانه در اقصی نقاط جهان، از دنیا رفته‌اند که هر کدام جان‌های عزیزی بودند که علاقه‌مندان به آن‌ها و طرز نگاهشان تا جایی‌که حافظه‌ی تاریخی‌شان در یاد دارد، بر ازدست دادن آن‌ها نه تنها خواهند گریست که در مجالس و تجمّعات و محافل برای آن‌ها عزاداری خواهند کرد تا به این واسطه علاوه بر نمایش علاقه به فرد از دست رفته، طرز تفکری که پرچمدار آن بوده و ظلمی که در حق او شده را در گوش جهانیان فریاد کنند و حق او را باز ستانند. این حرکت حتی تا جایی پیش می‌رود که در دیگر نقاط دنیا اسپانسرهایی پیدا می‌شوند که عکس این افراد را بر روی انواع و اقسام کالا‌ها نشر می‌دهند؛ از ماگ و تیشرت گرفته تا فضای مجازی، شام و نهار می‌دهند و سوگواری می‌کنند، شعر می‌سرایند، عکس‌هایی از آینده‌ی آن‌ها را با هوش مصنوعی می‌سازند و با دیدن آنها یاد آنان را گرامی دارند. لذا این امر بدیهی است که سوگواری نه تنها جنبه‌ای از بروز احساسات بلکه در لایه‌ای عمیق‌تر، نمایشی از باور به یک مکتب و تفکر است. این باور بعضا به زمان حاضر برنمی گردد و می‌تواند تا سالها و یا قرنهای گذشته برسد.
پس همان‌گونه که در دنیای مدرن این‌گونه رفتار می‌شود، تشیع نیز برای سوگواری و نشر پیام پیشوایان منتصب از جانب خدا که خون آن‌ها به ناحق ریخته شده عزاداری کرده و حرکت آن‌ها را پاس می‌دارد و توجه به اتفاق عظیم عاشورا هر ساله نه تنها کاری عقلانی است بلکه در تضاد با سایر زندگانی امروزه نیست.
البته گاهی این تذکر هم مطرح می‌شود که بهتر آن است که با ظلمی که در حق زندگان می‌شود برخورد کنیم و پرداختن به اتفاقات گذشته بیهوده بوده چرا که تاریخ مصرف آنها گذشته است. باید گفت اتفاقاً توجه به زندگان نیز از مباحث مهم در دینداری است. لذا در این فضا و عزاداری‌ها یکسری موضوعات اجتماعی و کلان مطرح می‌شود که دارای زمان انقضا نبوده و همواره در متن جامعه قابل طرح است. بنابراین برگزاری عزاداری با مواردی از جمله تظلم‌خواهی در تضاد نیست و دلیلی هم برهم‌پوشانی ندارند و به عبارتی در تقابل با یکدیگر هم نیستند؛ چنانچه در دین به هر یک جداگانه پرداخته شده و هر دو امر شرعی و ارزشمند بوده و جایگاه خود را دارند: از یک طرف موضوع حرمت اهل‌بیت علیهم السلام و پاس‌داری محرم و عزای اباعبدالله  علیه السلام؛ و از طرفی پرداختن به مشکلات و زخم‌های اجتماعی. لذا اساساً لزومی به قیاس این دو موضوع با هم یا تلاش برای قراردادن یکی به جای دیگری نیست. چه بسا اصلاً گاهی در همین مراسم و هیئات عزاداری با بیان روایتی، به هریک از این موضوعات و تلخی‌های اجتماعی تذکر داده شده و از این طریق مردم به این امور یادآوری، تشویق و ترغیب هم می‌شوند.
از سوی دیگر مشاهده می‌کنیم در ادوار مختلف تاریخی و در نقاط گوناگون جهان، اتفاقات و حرکات فراوانی به انجام رسیده که تأثیر آن‌ها بر مردم عصر خود و زمان‌های آینده متفاوت بوده و اثرگذاری تعدادی از این خیزش‌ها، تنها در محدوده زمانی و مکانی محدودی صورت پذیرفته است. در این میان، برخی از این اتفاقات تا مدتی روابط بین‌الملل و برخی ملت‌ها را تحت تأثیر خود قرار داده‌اند، ولی به مرور زمان از قدرت و نفوذ آن‌ها کاسته شده تا جایی که یا تغییر آرمان داده یا به فراموشی سپرده شده‌اند و جز نامی از آن‌ها در تاریخ وجود ندارد. اما برخی رویدادها مثل جنگ بین آمریکای شمالی و جنوبی بر سر مسئله برده‌داری که منجر به اعلام استقلال و آزادی آن‌ها شد از حرکات و اتفاقات ارزشمندی است که در پیشانی تاریخ ثبت شده و بعد از گذشت دو قرن هم‌چنان روز ملی الغای برده‌داری گرامی داشته می‌شود و گویا زمان ان هنوز منقضی نشده است.
در عالم تشیع نیز حرکت بزرگ و الهی امام حسین علیه السلام در روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تنها نهضتی است که هرچند در ظاهر به شهادت افراد حاضر در آن انجامید، اما تأثیری شگرف و فوق‌العاده بر مردم پس از خود، در سطح جهان، به ویژه جوامع اسلامی داشته است. لذا برپایی عزاداری در دهه محرم نه تنها تضادی با مخالفت در برابر ظلم‌های در طول تاریخ ندارد، بلکه این حرکت بزرگ اعتقادی، پس از 14 قرن خود به نوعی محرک بوده و هم‌چنان پرقدرت و تأثیرگذار برای افراد جوامع مختلف به شمار می‌رود. البته این تأثیرگزاری طیف گسترده‌ای برای افراد مختلف داشته و دارد برای عده‌ای مانند کسانی که به امام اعتقاد دارند و محب او هستند اثر بالایی داشته و در برخی افراد که فاصله اعتقادی و احساسی بیشتری با ائمه علیهم‌السلام دارند تأتیر کمتری گذاشته است.
البته از جهت دیگر یک سویه‌نگری در هر امری، سبب اشتباه در قضاوت می‌شود، در حالی‌که نگاه صحیح "جامع‌نگری" است. به عنوان مثال فردی که در بحران بیماری عزیزش قرار دارد شاید وقتی خبر کنفرانس رفتن پزشک بیمارش را بشنود در یک نگاه یک سویه‌نگرانه ممکن است پرخاشگرانه یا مودبانه به پزشک توصیه کند که به جای شرکت در کنفرانس‌ها و رفتن به خارج از کشور بـرای به روزکردن دانش خود، وقت خود را صرف معالجه بیشتر بیماران کند. در حالی‌که شرکت در کنفـرانس بـرای یک پزشک سبب عملکرد بهتر او در معالجه بیماران می‌شود. از دید فرد یک سـویه‌نگـر شاید شـرط موفقیـتِ یـک جـراح، تعـداد عمل‌های بیش‌تر اوست درحالی‌که فرد جامع‌نگر می‌گوید این مولفه‌ی مهمی است اما یک پزشـک بـرای افـزایش علمـش باید مدتی را نیز به خارج از کشور برود. گاه خوب است یک جراح کمی استراحت کنـد ایـن اسـتراحت سـبب بـالا رفـتن دقت و کمترشدن خطایش در عمل می‌شود. پس بسیاری از اوقات یـک سـویه‌نگـری در مقایسـه، سـبب خطـای نتیجـه‌گیری در سنگین‌تر و ارزش‌مندتر نشان‌دادن عملی نسبت به باور یا عملکرد می‌شود.
لذا از دید فرد مصیبت زده و گرفتار شاید در نگاهی یک سویه‌نگرانه مصیبتی که امروزه بر بسیاری از افراد و جامعه امروز وارد می‌شود همسان یـا بزرگتـر از مصـیبت وارده به امام حسین علیه السلام باشد. در حالی‌که در یک دید جامع‌نگرانه در برخی موارد عظمت شأن مظلوم، قبح عمل ظالم را بیشتر می‌کند. اگرچه وابستگی افراد نسبت به عزیزان و افرادی که با آنها پیوند خونی و قرابت زمانی و مکانی دارند بیشتر است اما این امری غیر قابل انکار است که گاهی هـر چقـدر شـأن طـرف مقابـل بـالاتر باشـد، جسارت به او سنگین‌تر و واکنش در مواجهه آن ظلم شدیدتر می‌شود.
حال اگر بدانیم او این رنج را بـه خاطر تحقق فرمان الهی و احقاق حق تحمل کرده است توجه به این امر به جز رنگ و بوی اجتماعی وارد رتبه‌ای بالاتر و فضای الهی میشود. قطعا داستان عاشورا به جز آموزه هایی دنیایی دارای حکمت‌ها و درس‌هایی الهی است که آنرا با بسیاری دیگر از ظلم‌های دنیایی متفاوت می‌کند.
البته در هرکار درستی امکان رسوخ کجی هایی هم هست و امکان دارد برخی عزاداری‌ها برای خودنمایی، نزاع، بهره‌کشی از دیگران، کسب درآمد صرف، دردست گرفتن احساسات توده‌ی مردم، مفاهیم دینی و اعتقادی را نه تنها مصادره به مطلوب کرده بلکه آن را با ترجمان نادرست به انحراف بکشانند.
اما کلام آخر آنکه تفاوت اصیل شیعه (شیعه ای که درگیر افراط و تفریط نشده) با دیگر ادیان در توجه به شخص امام بوده است. لذا باید در توجه به عزاداری ها از این منظر نیز نگریست، هرچند اصل عزاداری بر امامان معصوم نیز از اهمیتی خاص برخوردار بوده تا آن‌جا که نه تنها طریقیت که موضوعیت هم داشته است. به عبارت دیگر توجه به امام و عزاداری در فراق ایشان به تنهایی، دارای ارزش به سزایی در دینداری است به طوری که براساس روایات جنس غم و عزای امام حسین علیه السلام در قلب‌های محبین ایشان نهادینه شده است خواه این عزا اثری اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد.

 

/



تحریریه سایت فطرت