امام مهدی (علیه السلام) صراط مستقیم خداوند

 

هر کس با من در مورد آدم محاجه نماید، من شایسته ترین مردم نسبت به آدم هستم و هر کس با من در مورد نوح محاجه نماید من بهترین انسانها نسبت به نوح هستم و هر کس با من در مورد ابراهیم محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به ابراهیم هستم و هر کس با من در مورد محمد محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به محمد هستم و هر با من در مورد کلّ پیامبران محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به همه پیامبران هستم.

 

 

امام مهدی (علیه السلام) صراط مستقیم خداوند

۰۲/۰۴/۲۰۰۸ میلادی

به قلم: سعدی السودانی

 

از جمله حقایقی که قرآن به آن پرداخته این است که انسان بیهوده و بی هدف آفریده نشده است.

خداوند می‌فرماید:"أفحسبتم أنّما خلقناکم عبثاً و أنّکم لا ترجعون"[۱] و نیز"أنّ إلی ربّک الرجعی"[۲]بنابراین ملاقات با پروردگار و بازگشت به سوی او همان هدفی است که به خاطر آن انسان خلق شده است،"فمن کان یرجو لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لا یشرک بعبادة ربّه احداً"[۳] و نیز:"إنّ الذین لا یرجون لقاینا و رضوا بالحیاة الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون اولیک مأواهم النار بما کانوا یکسبون"[۴] بر این اساس این سؤال مطرح می‌شود که چگونه ممکن است انسان به این هدف برسد و راه دستیابی به لقاء پروردگار سبحان چیست؟

در پاسخ به این سؤال می‌گوییم: انسان برآمده از مرکز ابتلاء و امتحان است؛ زیرا:"لیبلوکم أیّکم أحسن عملا"[۵] هر چیزی در این دنیا برای امتحان انسان به وجود آمده است. خدا انسان را بر سر چهار راهی قرار داده تا خود جهت حرکتش را انتخاب نماید، چنانکه می‌فرماید:"فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر"[۶]

پس اگر انسان بتواند به راهی برود که او را به آن هدفی برساند که به خاطر آن خلق شده است، پس هدایت می‌شود، و گرنه از گمراهان خواهد بود. صرفنظر از این حقیقت، انسان بارها از خدا در نمازهای یومیه می‌خواهد که"اهدنا الصراط المستقیم"[۷] زیرا برترین و کوتاهترین راه برای رسیدن به هدفش صراط مستقیم است، و اگر در این راه از خود کوشش و تلاشی نشان ندهد، بی شک گمراه خواهد شد، امام صادق (علیه السلام) به این مطلب چنین اشاره می‌فرمایند:"کسی که بدون دانش و بصیرت به راهی برود، مانند کسی است که به بیراهه می‌رود و سرعت در رفتن فقط او را از راه اصلی دورتر می‌سازد". پس صراط مستقیمی که راهرو باید برای قرب خداوند و لقای او در مسیر آن برود، چیست؟

قران کریم می‌گوید:"قل إن کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یُحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم"[۸] واضح است که تمام پیامبران و در رأسشان خاتم الانبیاء و المرسلین کسانی هستند که خداوند آنها را بر صراط مستقیم هدایت کرده است، بر این اساس صراط مستقیمی که به خدا منتهی می‌شود، راه پیروی از خاتم الانبیاء است،"و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا"[۹]، ولیکن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونگی پیروی از او در مسیر صراط مستقیم و رهایی از گمراهی را با این سخن روشن نموده است:"من در میان شما دو امانت بر جای می‌گذارم، که تا زمانی که بعد از من به آن دو تمسّک جویید گمراه نخواهید شد، کتاب خدا، (ریسمانی که از آسمان به زمین کشیده شده)، و اهل بیتم، که این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا نزد حوض کوثر بر من وارد شوند، بنگرید چگونه بعد از من با این دو رفتار می‌کنید"...

مفهوم این سخن خاتم الانبیاء این است که عامل نجات بخش از گمراهی فقط تمسّک به قرآن و عترت اوست و لذا در دعا می‌خوانیم"اللهم عرفنی نفسک فإنک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرف رسولک، اللهم عرفنی رسولک،فإنک أن لم تعرفنی رسولک لم أعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فإنک إن لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی"[۱۰] خدایا خودت را بر من بشناسان چون که اگر خودت را بر من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خدایا رسولت را بر من بشناسان که اگر رسولت را بر من نشناسانی حجتت را نخواهم شناخت، خدایا حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد"...

«پس آنچه که انسان را از گمراهی نجات می‌دهد و به صراط مستقیم هدایت می‌کند، شناخت خدا و رسول و حجت او در هر زمان است»

سپس قرآن حقیقت دیگری را در مورد انسان روشن می‌کند و می‌گوید:"لقد خلقنا الانسان فی آحسن تقویم ثمّ رددناه إلی اسفل سافلین"[۱۱] انسان که در نشیه دنیوی خود در اسفل سافلین و در پایین ترین درجه حیات زندگی می‌کند، باید بعد از اینکه هدف و راه برایش مشخص شد از اسفل سافلین به بالا برود"إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه"[۱۲] و این صعود مکانی نیست، بلکه معنوی است، صعود به بالا گاهی مکانی است مثل زمانی که به بالای تپه ای صعود می‌کنیم، و یا صعود معنوی است، مانند سخن خداوند در مورد ادریس (علیه السلام):"و رفعناه مکاناً علیّاً"[۱۳]؛ زیرا مراد این آیه، بلندی مکانی نیست، بلکه ارتفاع جایگاه او نزد خدای تعالی است. از اینجا می‌فهمیم که قرآن و روایات وارده از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته اند که این ارتقاء به ساحت قدس الهی احتیاج به ریسمانی دارد، چنانکه خدای تعالی می‌فرماید:"و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا"[۱۴]، برای آگاهی از این ریسمان که قرآن ما را به چنگ زدن به آن فرمان داده باید دوباره به حدیث ثقلین برگردیم که هر دو مذهب شیعه و سنّی آن را متواتر و مقبول می‌دانند تا از حقیقت و منظور خداوند از ریسمان آگاه شویم؛ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه مشهور حجة الوداع می‌فرماید:"من در بین شما دو امانت {ثقل} بر جای می‌گذارم، ثقل اکبر قرآن است و ثقل اصغر عترت و اهل بیت من هستند، این دو حبل الله هستند که بین شما و خدای عز و جلّ کشیده شده است، تا زمانی که شما به آن متمسک می‌شوید گمراه نخواهید شد"،در اینجا رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از قرآن و عترت به عنوان یک ریسمان واحد تعبیر می‌کند و نه دو تا، یعنی تمسک به عترت چیزی غیر از تمسک به قرآن نیست، بلکه این دو یک حقیقت واحد می‌باشند، و فرق بین آنها این است که عترت پیامبر همان قرآن ناطق می‌باشند و قرآن همان عترت صامت است، لذا از امام صادق (علیه السلام) در ذیل این آیه:"إن هذا القرآن یهدی للتی هی أقوم"[۱۵] روایت شده که فرمودند:"قرآن به سوی امام هدایت می‌کند."

بر این اساس مقصود از آنچه در تفسیر عیاشی به روایت از امام صادق (علیه السلام) آمده که:"صراط مستقم امیر المؤمنین علی (علیه السلام) است"را می‌توانیم بفهمیم، همین طور در العانی از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:"آن راه معرفت خداست، و آن شامل دو صراط است، یکی در دنیا و یکی در آخرت، اما منظور از صراط دنیا، امام واجب الاطاعه است، که هر کس او را در دنیا بشناسد و به امر او اقتدا نماید، از صراطی که پل روی جهنم است، به آسانی می‌گذرد، و هر کس که او را در دنیا نشناسد، در آخرت پایش بر پل صراط می‌لغزد و در آتش جهنم می‌افتد". از امام سجاد نیز روایت شده که"ما درهای خدا و صراط مستقیم اوییم، ما صندوق علم و زبان وحی و ارکان توحید و جایگاه سرّ خداوند هستیم"...

بنابراین انسان مسافر به سوی خداست، و برای رسیدن به او و قرب و لقای او این همه رنج می‌کشد وسختی ها را به جان می‌خرد، ولیکن این هدف محقق نخواهد شد، مگر با پیروی از قرآن و عترت پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که ریسمان صعود به سوی خدا هستند، بعد از این مقدمات، منطقی است که امام مهدی (عج) خیر البشر در زمان غیبت و عصر ظهور می‌باشد و اینکه او بهترین انسانها در علم و عمل و عدل نسبت به تمام پیامبران که در بینشان نبی اسلام است، می‌باشد...

در اینجا می‌شنویم از او که می‌گوید: هر کس با من در مورد آدم محاجه نماید، من شایسته ترین مردم نسبت به آدم هستم و هر کس با من در مورد نوح محاجه نماید من بهترین انسانها نسبت به نوح هستم و هر کس با من در مورد ابراهیم محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به ابراهیم هستم و هر کس با من در مورد محمد محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به محمد هستم و هر با من در مورد کلّ پیامبران محاجه نماید، من بهترین انسانها نسبت به همه پیامبران هستم و ما می‌دانیم که قرآن به ما خبر داده نفس امیر المؤمنین امام علی (علیه السلام) همان نفس محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) صراط مستقیم و میزان اعمال است، همانطور که امام مهدی (عج) پسر نهم امام حسین (علیه السلام) و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که تصریح نموده:"حسین از من است و من از حسین هستم"...

بناربراین به این نتیجه حتمی می‌رسیم که نفس حسین (علیه السلام) همان نفس امام علی (علیه السلام) و در نتیجه امام مهدی (عج) نفس او نیز نفس امام علی (علیه السلام) است و در نتیجه او همان صراط مستقیم در دنیا و آخرت و راهی است که بر خدای سبحان دلالت دارد.

 

ترجمه: سلام شیعه

 

 

[۱] - آیا پنداشتید که شما را بیهوده تافریدیم و اینکه شما به سوی ما بازگردانیده نمی‌شوید؟ {مؤمنون ۱۱۵}

[۲] - در حقیقت بازگشت به سوی پروردگار توست. {علق ۸}

[۳] - کسی که به دیدار خداوند امید دارد (بداند که) اجل (او از سوی) خدا آمدنی است. {عنکبوت ۵}

[۴] - کسانی که امید دیدار ما ندارند، و به زندگی دنیا دلخوش کرده و به آن اطمینان یافته اند، و کسانی که از آیات ما غافلند، جایگاهشان آتش است به سبب آنچه که انجام داده اند. {یونس۷}

[۵] - تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید! {هود۷}

[۶] - پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند. {کهف۲۹}

[۷] - ما را به صراط مستقیم هدایت کن. { حمد۶}

[۸] - بگو اگر خدا را دوست داریداز من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است{آل عمران۳۱}

[۹] - و آنچه را به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را بازداشت، بازایستید. {حشر۷}

[۱۰] - خدایا خودت را بر من بشناسان که اگر خودت را بر من نشناسانی رسولت را نخواهم شناخت، خدایا رسولت را بر من بشناسان که اگر رسولت را بر من نشناسانی حجتت را نخواهم شناخت، خدایا حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد"

[۱۱] - براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.{ تین۴}

[۱۲] - سخنان پاکیزه به سوی او بالا می‌رود و کار شایسته به آن رفعت می‌بخشد. {فاطر۱۰}

[۱۳] - و (ما) او را به مقامی بلند ارتقا دادیم. {مریم ۵۷}

[۱۴] - همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. {آل عمران ۱۰۳}

[۱۵] - قطعاً این قرآن به {آیینی} که خود پایدارتر است راه می‌نماید. { اسراء ۹}

 



سایت سلام شیعه